
اقتصاد این کشور در دهههای اخیر به جای پیشرفت، برای سرپا ماندن تلاش کرده است. اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی، عدم تنوع در صادرات، ضعف حاکمیت اقتصادی و فشار تحریم های خارجی، مسیر توسعه ما را باریک و ناهموار کرده است.
در چنین شرایطی نه تنها ظرفیت های ملی مانند نیروی انسانی متخصص و زیرساخت های ناقص در آستانه فرسایش است، بلکه فرصت های رشد نیز یکی یکی از دست می رود. امروزه با نگاهی به بیکاری گسترده در میان تحصیلکردگان، فرار مغزها و کاهش بهره وری در صنایع مختلف، می توان گفت که اقتصاد کشور در بلاتکلیفی قرار دارد و بین ماندن در وضعیت موجود یا حرکت به سمت بازسازی فناوری تصمیم گیری می کند.
در این راستا، هوش مصنوعی تنها یک ابزار جدید نیست. همچنین می تواند راه را برای اختراع مجدد بخش هایی از اقتصاد کشور هموار کند. این فناوری قدرت احیای صنایع پیر، سیستمهای آموزشی را هوشمندتر و شخصیتر میکند، هزینههای مراقبتهای بهداشتی را کاهش میدهد و حتی سیستمهای مالیاتی و توزیع یارانهها را عادلانهتر و شفافتر میکند. اما این تحول نیازمند عزم ملی و سرمایه گذاری هدفمند است. و اینجاست که موانع جدی بوجود می آید.
پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی مستلزم زیرساخت های محاسباتی قدرتمند، دسترسی گسترده به داده های دقیق و صحیح و بودجه های کلان تحقیق و توسعه است. متاسفانه در کشور ما که بخش زیادی از بودجه عمومی صرف هزینه های جاری و بدهی های انباشته می شود، تخصیص منابع پایدار به توسعه هوش مصنوعی یکی از چالش برانگیزترین تصمیمات است. از سوی دیگر، تحریم ها ایران را از دسترسی به بسیاری از پلتفرم های داده، ابزارهای ابری و زیرساخت های جهانی محروم کرده است. تعامل با جهان، چه در قالب مشارکت دانشگاهی، سرمایه گذاری مشترک یا ورود به زنجیره تامین فناوری جهانی، برای توسعه پایدار این حوزه ضروری است. اما این تعامل مستلزم اصلاحات جدی در دیپلماسی، قانونگذاری و سیاستگذاری کلان کشور است.
نباید فراموش کرد که هوش مصنوعی یک فناوری خنثی نیست. بدون سیاست های حمایتی درست، ممکن است منجر به حذف مشاغل انسانی، تشدید نابرابری ها و تمرکز بیشتر قدرت شود. بنابراین توسعه آن باید با ملاحظات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی همراه باشد. کشورهایی که در این مسیر موفق بوده اند، از یک سو به ظرفیت های علمی داخلی زمین داده اند و از سوی دیگر چارچوب های نظارتی و حمایت اجتماعی را تقویت کرده اند.
در نهایت هوش مصنوعی می تواند بخشی از راه حل مشکلات پیچیده اقتصاد ایران باشد، اما نه به تنهایی و نه بدون هزینه. این فناوری به همان اندازه که ابزار قدرت است، نیازمند حکمرانی بالغ و مشارکت گسترده است. اگر نمیخواهیم این قطار پرسرعت از ایستگاه ما بیصدا بگذرد، وقت تصمیمگیری است.





